بعضی کتابها را که دست میگیری دلت نمیخواهد آن را زمین بگذاری و تا تمام نکنی و سر کار شخصیتهای قصه در نیاوری خیالت راحت نمیشود. حال دسته دیگری کتاب نیز هست که علاوه بر این بعد از اینکه تمام شد دلت نمیخواهد آن را به کسی بدهی و دوست داری کتاب را برای خودت نگهداری.ممکن است دلایل مختلفی برای این نکته وجود داشته باشد و خواننده بخواهد کتاب را پیش خود نگهدارد و فقط آن را به دیگران با حالتی از تاکید توصیه کند. یکی به خاطر قصه، دیگری به خاطر فرم داستان، نفر سوم ممکن است با شخصیتها و حال و هوای کتاب ارتباط برقرار کرده باشد و حتی ممکن است یک نفر با جلد و قطع کتاب ارتباط برقرار کرده باشد و بخواهد آن را در کتابخانهاش نگهداری کند.رمان «
عاشقی به سبک ونگوگ» اثر محمدرضا شرفیخبوشان، یکی از کتابهایی است که ممکن است پس از روبرو شدن مخاطب با آن هرکس را به یک دلیل جذب کند.اگر بخواهیم از طرح جلد و ساختار فیزیکی کتاب صحبت کنیم حرف برای گفتن کم ندارد. طرح جلد متفاوت رمان و رنگبندی اثرگذار آن یکی از نقاط برجسته آن است که در کنار آن باید قطع و اندازه کتاب را نیز قرار داد که همه دلیلی برای خوشساخت شدن این کتاب شدهاند.اگر «پوست از کتاب برداریم» و به مغز آن ورود کنیم، نکته قابل تامل بعدی، داستان کتاب است که با نام عجیب رمان _عاشقی به سبک ونگوگ- خواننده را به سر درآوردن از آن ترغیب میکند.قصه ماجر کتابخانه عمومی الزهراء بفروئیه ...
ما را در سایت کتابخانه عمومی الزهراء بفروئیه دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : bafroolibo بازدید : 87 تاريخ : يکشنبه 15 بهمن 1396 ساعت: 2:41